افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند اغلب چرخههایی از روحیهی بالا (مانیا) و افسردگی را تجربه میکنند که متناسب با توصیف افسردگی-مانیا و علائم اختلال دوقطبی است. هنگامی که بیماری فرد از این الگوی کلاسیک پیروی میکند، تشخیص اختلال دوقطبی نسبتا آسان است.
اما گاهی نیز علائم اختلال دوقطبی ممکن است از این الگو به صورت واضحی پیروی نکنند. علائم ممکن است از چرخهی افسردگی-مانیا تبعیت نکنند. بخشهایی نادر از مانیای خفیف یا هیپومانیا ممکن است بدون تشخیص باقی بماند. افسردگی ممکن است سایر جنبههای این اختلال را تحتالشعاع قرار دهد. از طرفی اگر فرد دچار سوء مصرف مواد باشد ممکن است برخی از علائم اختلال دوقطبی او در هالهای ابری پنهان بماند.
روی هم رفته، هنگامی که علائم چندان واضح نباشند، تشخیص علائم اختلال دوقطبی را دشوار میکنند. در زیر به چند واقعیت دربارهی اختلال دوقطبی اشاره شده که ممکن است ندانید:
- حدود ۲۰ درصد افرادی که از افسردگی خود نزد دکتر شکایت میکنند مبتلا به اختلال دوقطبی هستند.
- حدودا نیمی از افرادی که به اختلال دوقطبی مبتلا هستند قبل از اینکه اختلال آنها به درستی تشخیص داده شود حداقل نزد سه متخصص رفتهاند.
- به صورت میانگین حدودا ۱۰ سال از زمان شروع علائم طول میکشد تا زمانی که فرد درمان اختلال دوقطبی را آغاز کند. بخشی از آن به دلیل تاخیراتی است که در پروسهی تشخیص اتفاق میافتد.
- بیشتر مبتلایان به اختلال دوقطبی از شرایط روانپزشکی دیگری نیز ممکن است رنج ببرند (مانند سوء مصرف مواد یا اضطراب) که میتواند تشخیص علائم اختلال دوقطبی را دچار چالشهای بیشتری کند.
علائم اختلال دوقطبی در اکثر موارد با افسردگی اشتباه گرفته میشود!
افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند اغلب دچار تشخیص اشتباه میشوند که تنها مبتلا به افسردگی هستند. در اختلال دوقطبی نوع دوم که علائم مانیا نسبتا خفیفتر است ممکن است پزشک را در تشخیص درست دچار اشتباه کند. با این حال بازهی زمانی سپری شده در دورهی افسردگی درعلائم اختلال دوقطبی نوع دوم خیلی بیشتر از دورهی هیپومانیا میباشد. شاید نسبت بازهی زمانی این دو دوره را ۳۵ به ۱ بتوان تخمین زد.
در اختلال دوقطبی نوع اول نیز زمان سپری شده در دورهی افسردگی باز هم بیش از دورهی مانیا میباشد اما نسبت این دو دوره حدودا ۳ به ۱ است که میتوان گفت نسبت به اختلال دوقطبی نوع دوم عدد بسیار کمتری است. البته این موضوع را هم باید در نظر داشت که دورههای مانیا درعلائم اختلال دوقطبی نوع اول شدیدتر و محسوستر هستند که تشخیص را برای پزشک بسیار راحتتر میکند.
اختلال افسردگی عمده – که اغلب به آن اختلال افسردگی تک قطبی گفته میشود- با اختلال دوقطبی نوع دوم متفاوت است. در افسردگی تک قطبی هیچ یک از فواصل هیپومانیا وجود ندارد در حالیکه در اختلال دوقطبی نوع دوم میان دورههای افسردگی فواصل مانیای خفیف یا هیپومانیا وجود دارد.
هر فردی که برای علائم افسردگی مورد ارزیابی قرار میگیرد بهتر است که علائم مانیا را نیز در او مورد ارزیابی قرار داد تا علائم اختلال دوقطبی دور از چشم نمانند.
اختلال دوقطبی و سوء مصرف مواد ممکن است با هم در ارتباط باشند.
سوء مصرف مواد اغلب تشخیص و درمان اختلال دوقطبی را پیچیده میکند. در واقع سوء مصرف مواد شریک جرم اختلال دوقطبی به شمار میرود. تحقیقات نشان داده است که حدود ۶۰ درصد افرادی که به علائم اختلال دوقطبی را از خود بروز دادهاند دچار سوء مصرف مواد و الکل نیز هستند.
در صورت وجود سوء مصرف مواد در کنار اختلال دوقطبی برای فرد دشوار خواهد بود که علائم خلقی خود را مدیریت کند. علاوه بر این تشخیص علائم اختلال دوقطبی نیز برای روانپزشک دشوار خواهد بود اگر فرد به طور مداوم مصرف مواد داشته باشد و خلقیات او با مصرف مواد نیز تغییر کند.
موادی مانند الکل و کوکائین از جمله موادی هستند که منجر به غیرقابل تشخیص شدن علائم این اختلال میشوند. به عنوان مثال افراد پس از مصرف کوکائین دارای موود بالایی هستند که مشابه مانیاست، پس از از بین رفتن اثرات کوکائین فرد احساس افسردگی میکند. برخی از مبتلایان به اختلال دو قطبی از مواد مخدر و الکل برای تجربهی حالات تکانشگری و بی پروایی شیدایی استفاده می کنند. برخی افراد نیز ممکن است به اختلال مصرف مواد جداگانهای مبتلا باشند که درمانهای خاص خود را میطلبد.
سوء مصرف مواد ممکن است هر دو دورهی افسردگی و مانیا را مکرر و یا شدید جلوه دهد و اثرات داروهای مصرفی برای درمان اختلال دوقطبی را کاهش دهد.
آیا نوجوان شما علائم اختلال دوقطبی را از خود بروز میدهد؟
همانگونه که در مقالات گذشته در رابطه با اختلال دوقطبی گفته شد این اختلال در اواخر نوجوانی معمولا خود را نشان میدهد. اختلال دوقطبی در این دوران بسیار جدی است و اغلب از دورهی بزرگسالی نیز شدیدتر است. نوجوانان مبتلا به این اختلال در خطر جدی خودکشی قرار دارند.
متاسفانه اغلب این بیماری در دورهی نوجوانی ناشناخته و درمان نشده باقی میماند. تا حدودی به این دلیل است که اگرچه علائم ممکن است در نوجوانی آغاز شوند اما اغلب معیارهای تشخیص کامل برای اختلال دوقطبی را برآورده نمیکنند. برخی از متخصصان نیز بر این عقیدهاند که اختلال دوقطبی در نوجوانان ممکن است بیش از حد تشخیص داده شود. چرا که علائم اختلال دوقطبی ممکن است با علائم نوجوانی همچون تغییر در انرژی یا الگوهای خواب و یا نوسانات خلقی اشتباه گرفته شود.
علائم اختلال دوقطبی در نوجوانان ممکن است کمی غیرمعمول باشد و چندان از چرخهی افسردگی-مانیا پیروی نکنند. ADHD، اختلالات اضطرابی و سوء مصرف مواد نیز اغلب از مواردی هستند که تصویر اختلال دوقطبی را گنگ می کنند.
برخی از علائمی که نشان میدهد یک نوجوان ممکن است اختلال دوقطبی داشته باشد عبارتند از:
- دوره های غیرمعمول عصبانیت و پرخاشگری
- بزرگنمایی و اعتماد به نفس بیش از حد
- اشفتگی و غم مکرر
- نیاز به خواب کم در هنگام استراحت
- رفتارهای ناگهانی ناشناخته
- تغییر خلق و خوی
- سردرگمی و بیتوجهی
سایر تشخیصهای احتمالی که علاوه بر اختلال دوقطبی باید هنگام ارزیابی درنظر گرفت عبارتند از افسردگی تک قطبی، اختلالات اضطرابی، اختلال مصرف مواد، اختلالات بیشفعالی کمبود توجه و یا اختلال شخصیت مرزی که باید آنها را نیز در نظر گرفت تا ارزیابی کامل و جامعی بر روی افراد انجام شود و به تشخیص اشتباه در این باره منجر نشود.