اختلافات خانوادگی موضوع اصلی این مطلب است که در آن به بررسی جنبههای مختلف این مشکل جانسوز میپردازیم. اما ابتدا نگاهی به فلسفه ذات خانواده بعنوان کوچکترین واحد اجتماع خواهیم داشت. جمعی متشکل از والدین و فرزندان که در خوشیها و غمهای همدیگر شریکاند و به همین علت انسان در جمع خانواده احساس امنیت و آرامش میکند؛ چراکه حس داشتن حامی و پشتیبان در خانواده بطور کامل ارضا میشود.
با توجه به این نکته که افراد حاضر در خانواده، نزدیکترین افراد به هر کسی هستند، به علت حمایت کامل و بی چشم داشت آنان از فرزندان، والدین یا همسر خود پی خواهیم برد. و اصولا میتوان اینطور استنباط کرد که با تکیه بر بنیان خانواده میتوان آیندهای خوب و روشن داشت. و دلیل این استباط هم از این حقیقت نشات میگیرد که، تجربه و خیرخواهی پدر و مادر یا برادر و خواهر بزرگتر، چراغ روشنی برای آشکار کردن مسیر پیشرفت خواهد بود.
اما با وجود تمامی تفاسیر درمورد خانواده، در بین اعضای خانواده، اختلاف نظرهایی نیز ظاهر میشود و گاه مشکل آفرین هم میشود؛ برای دوری از این مشکلات و صدمات باید علل این اختلافات و راهحل های این مشکلات را بررسی کنیم. در ادامه نطلب به بررسی جنبههای مختلف و راهحل های اختلافات خانوادگی میپردازیم.
اختلافات خانوادگی
فلسفه وجودی تشکیل خانواده، محبت و همدلی است و با این هدف خانواده تشکیل میشود تا دو نفر که همدیگر را دوست دارند، بتوانند در بستری مناسب به حمایت هم بپردازند و به پیشرفت هم کمک کنند. و وجود اختلافات خانوادگی نه تنها به این محفل صمیمی آسیب میرساند، بلکه امکان فروپاشی آن را نیز مهیا میکند.
بخش عمدهای از این اختلافات را میتوان از طریق بخشش و بخشیدن طرف مقابل حل کرد و قبل از اینکه تبدیل به مشکلی بزرک و لاینحل شود، میتوان آن را از بین برد. و بطور کلی درخواست کمک و راهنمایی از بزرگترها روش بسیار خوب و کارآمدی خواهد بود. توجه به عواقب اقدامات ناشی از احساسات و اجتناب از تصمیمات لحظهای برای تداوم یک زندگی و حفظ کانون خانواده، میتواند بسیار مفید و کارآمد باشد.

دلایل اختلافات خانوادگی
دلایل مختلفی برای اختلافات خانوادگی وجود دارد. ازجمله این دلایل میتوان به دخالتهای بی مورد اطرافیان اشاره کرد که تاثیر بسیار زیادی در بهوجود آمدن اینگونه مشکلات دارند. اگر رابطهی بین زن و مرد و یکی از معیارهای ازدواج آنها، برپایهی عشق و همدلی باشد، دخالت دیگران تاثیر چندانی در رابطه مابین آنان نخواهد داشت؛ اما اگر در رابطهی بین زوجین اندکی سستی باشد، درمقابل این دخالتها واکنشهای شدیدی نشان خواهند داد.
از دلایل دیگر اختلافات خانوادگی میتوان به انواع اختلافات و بیتناسبی ها از جمله بیتناسبی فرهنگی، مالی، دینی و اعتقادی اشاره کرد. بیتناسبی های ذکر شده ازجمله مهمترین دلایل بوجود آمدن این مشکلات میباشند. شکافی که هرکدام از این بیتناسبی ها ایجاد میکنند، درصورت نبود عشق، علاقه و همبستگی کافی بین زوجین، بهراحتی میتواند مسبب بوجود آمدن مشکلات بسیار بزرگی برای رابطه بین افراد شود.
یکی دیگر از عوامل مهم تخریب روابط خانوادگی، خودخواهی و خودبینی هریک از طرفین است، بهطوری که فقط خوبیهای خود و عیوب دیگران را میبینند. خودخواهی زمینه رسیدن به خودستایی و جاهطلبی را فراهم میکند. عیبجوییهای بیمورد، انگشت روی نقاط ضعف گذاشتن و آنها را بزرگ کردن و طرف را سرزنش و تحقیر و توهین نمودن خانواده و اعضا را بهجایی نمیرساند، یعنی در فضای خانواده راهگشا نیست.
تحمیل عقیده در روابط زناشویی تخریبکننده است و اضطراب جنسی را به همراه دارد. تصمیمگیریهای یک جانبه، فضای صمیمی و نشاط و اعتماد بهنفس خانوادگی را مورد تعرض و تخریب قرار میدهد. مشکل عمده؛ عدم تفاهم، سوءتعبیر، سوءتفاهم و سوء برداشتهایی است که آثار منفی زیادی در روابط طرفین دارد که عمدتاً به سرزنش، سرکوفت، تحقیر، تهمت، اتهام زدن و… میانجامد. درصورتی که با تدبیر و برخورد ماهرانه بهخوبی میتوان از این پیچ و خمها گذر کرد.

راهحل هایی برای اختلافات خانوادگی
صحبتی که درمورد جنبههای مختلف اختلافات خانوادگی و صدمات ناشی از آن شد، نشان داد که برای جلوگیری از آن، نهایت تلاش را نمود. روشهای زیادی برای مقابله با این آفت وجود دارد و باید متانسب با مشکل و موقعیت خودمان به مقابله با آن برخیزیم. در زیر به بررسی چند روش میپردازیم و امیدواریم که بتوانیم در این مسیری یاری رسان شما باشیم.
- از وظایف بسیار مهم همسران آن است که به اطرافیان شریک خود احترام بگذارند. چنین احترام متقابلی نسبت به خویشاوندان طرفین، موجب رضایت زن و شوهر از یکدیگر خواهد شد.
- یکی از عوامل خشنودی مشترک میان زن و شوهر، وجود جایگاه و کسب هویت محیطی قابل تقدیر و احترام است که به پایداری و دوام زندگی زناشوئی میانجام.
- یکی از مسائل اساسی که باید در محیط خانوادگی کاملاً مورد توجه قرار گیرد، سیاست گذاری اقتصادی است. در این مرحله زن و مرد هر دو مسئول میباشند و هر دو باید دراین زمینه با یکدیگر همکاری داشته باشند
- تولید برنامه های اجتماعی، روانی، فرهنگی در جهت پیامدهای شهرنشینی و مدرنیته و آموزش صحیح برای برخورد با پیامدهای این پدیده ها در سطح نهاد اجتماعی خانواده.
- ترویج مشارکت های عمیق و پایدار اعضای خانواده در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، عاطفی، اقتصادی و… برای ارتقاء این نهاد اجتماعی در سطح خرد و کلان.
- یکی دیگر از مسائلی که در زمینه اصول اقتصادی باید مورد توجه قرار گیرد، رعایت حقوق مالی زن و شوهر توسط یکدیگر است، بدان معنا که زن و شوهر، هر دو موظف هستند حد و حدود شرعی را در ارتباط با مسائل مالی نسبت به یکدیگر رعایت کنند و هر یک از زن و مرد بدون اجازه و اطلاع دیگری در امور مالی همسرش دخالت و دخل و تصرف ننمایند و موجبات اختلاف را فراهم نکنند.
- تقویت مستمر و مداوم آگاهی اعضای خانواده نسبت به پیامدهای طلاق از جمله کودکان و فرزندان طلاق ، مشکلات روانی کودکان طلاق، اعتیاد، خشونت خانوادگی در قالب برنامه های متنوع “حقوقی، اجتماعی، مشاوره ای، مددکاری، فرهنگی، اقتصادی، روانشناختی، دینی و…”.
- سوق دادن افکار و کردار کلیه اعضای خانواده ها در جهت احترام به تصمیم جمعی و پرهیز از قدرت تک سالاری.
- آموزش های اجتماعی، روانشناختی، مشاوره ای برای رعایت رفتارها وکردارهای خانوادگی نسبت به یکدیگر در جمع.
- تقویت و استمرار آگاهی واقعی اجتماعی و فرهنگی کلیه اعضای خانواده نسبت به پیامدهای آسیب زای خانواده.
- تدابیر و تمهیدات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جهت رفع نگرانی خانواده در زمینه بیکاری، مفاسد اجتماعی، فقر، تأمین رفاه اجتماعی و…