روانشناسی به چه معناست؟
هزاران سال است که «روح و روان» ، ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. این موضوع را میتوان با نگاهی به آثار برجای مانده از گذشتگان استنباط کرد. انواع مختلفی از مراسم مذهبی یا غیر مذهبی که برای آرامش ارواح مردگان یا دور کردن ارواح خبیثه انجام میشد نشانگر این مطلب است. امروزه به مانند گذشته «روح و روان» همان اهمیت گذشته خود را با وجود تغییرات بنیادی در ارزشها و تعاریف ما از مسائل حفظ کرده است و کمتر کسی را میتوان سراغ داشت که «علم روان شناسی» بینیاز باشد. این علم با همه جوانب زندگی ما در ارتباط است. برای مثال:
شیوههای تعامل والدین با فرزندان
شیوههای فرزند پروری
درمان مشکلات روانی و خانوادگی
گزینش افراد مناسب برای یک کار
تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی و … همه نمونههایی از مسائل مربوط به روانشناسی است.
روانشناسی، علم مطالعهٔ رفتار و فرایندهای ذهنِ موجود زنده، بخصوص انسان بر اساس روش علمی است. همچنین یکی از علوم کاربردی و شاخههای تحصیلی است که یافتن ارتباط ذهن و روان آدمی، با مفاهیمی نظیر رشد، سلامت، رفتارهای اجتماعی، شناخت و … را در بر میگیرد.
علم روانشناسی مفاهیمی همچون ادراک، شناخت، تمرکز، توجه، احساسات، پدیده شناسی، انگیزه، کارکرد ذهن، شخصیت، رفتار، روابط بین فردی، خانواده و دیگر زمینهها را مورد بررسی قرار میدهد.
نماد روانشناسی( Ψ )

نماد ( Ψ ) نشأت گرفته از ۲۳اُمین حرف الفبای یونانی است درست یکی مانده به آخریین الفبای آنها (یعنی پسای psi )که همچنین اولین حرف واژهی یونانی psuche به معنای روح یا ذهن هست. این کلمه به همین ترتیب، درست سرچشمه واژه psych نیز هست. یعنی جایی که بعد ها ما نام رشته روانشناسی را از آن گرفتیم؛ یعنی علمی که به مطالعه ذهن و فعالیت های روانی می پردازد.
آغاز روانشناسی به شکل علمی و آکادمیک، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی گردد؛ میتوان گفت اکتشافات و تحقیقات قابل توجه در روانشناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش شروع شده است؛ و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچهای بلندتر و پربارتر برخوردار اند. البته مباحث مربوط به ذهن و
روان قرنهاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن از دانشمندان یونانی و متفکرانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو نیز در دست است، اما
این شاخه از علم تا پیش از روانشناسی جدید، به صورت مدون و آکادمیک مورد مطالعه قرار نگرفته بود. لازم به ذکر است که پدر روانشناسی ويلهم وونت آلمانی
ميباشد كه در سال 1879 در آلمان با تاسيس يك ازمايشگاه (لايپزيك) به اين رشته هويت بخشيد و همچنين روانشناسی علمی در ايران هم به واسطه تلاشهای دكتر علیاكبر سياسی، دكتر محمد باقر هوشيار در سال 1340 محقق يافت.

دلایل به وجود آمدن شاخههای مختلف روانشناسی
در جهان صنعتی امروز، تقریباً هیچ فعالیت و حرفهای یافت نمیشود که به درک و اندیشهٔ انسانی وابسته نباشد؛ در نتیجه روانشناسی با زندگی انسان مدرن پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده است. بعلاوه رشد علم، تکنولوژی و سطح رفاه عمومی، موجب شده تا آدمی وقت بیشتری برای تفکر و اندیشه پیدا کند؛ بنابراین مسائل، مشکلات و حتی بیماریهای نوظهوری در میان افکار و ذهنیات بشر پدید میآید که نیاز به یافتن راه حل، درمان و پیشگیری را دو چندان میکند؛ راه حلی که امروزه روانشناسی طلایهدار آن است.
وجود شاخههای مختلف روانشناسی نیز خود دلیل قانع کنندهای بر این مدعاست که چرا که از یک سو، رفتارهای انسان متفاوت است و از طرف دیگر این رفتار در سنین مختلف و زمانهای مختلف به صورتهای متفاوتی تجلی میکند و برای شناخت رفتار انسان در سنین مختلف و در زمانها و حالت های مختلف، نیازمند آگاهی از روان آنان هستیم.
برای مثال:
به احتمال خیلی زیاد اکثر ما دارای فرزند خواهیم شد. اگر از روانشناسی رشد آگاهی پیدا کنیم ، خواهیم دانست که مراحل مختلف زندگی چگونه است، از تشکیل نطفه، دوران جنینی، اتفاقات حین زایمان، نوزادی، عقب ماندگیهای احتمالی و روشهای جلوگیری از آنها و… اطلاع خواهیم داشت و این آگاهی کمک خواهد کرد که فرزندان و در نتیجه نسلی سالمتری تربیت کنیم و در نهایت جامعهی سالمتری داشته باشیم. به عبارت دیگر، آگاهی از حالت های روانی انسان ها در هر یک مراحل کودکی، نوجوانی، جوانی ، بزرگ سالی و پیری، باعث نشان دادن واکنش متناسب با انتظارهای هر یک از افراد اجتماع خواهد شد.
همه پدر و مادر ها ادعا می کنند که فرزندانشان را خوب تربیت می کنند حال آن که برخی از آن ها ساعات معینی برای خوردن و خوابیدن کودک، درس خواندن و بازی کردن تعیین می کنند، برخی دیگر کودک را آزاد می گذارند.
عده ای از پدر و مادر ها کودک را، به قطع محبت و طرد تهدید میکنند، و حتی دیده میشود که فرزندان خود را تنبیه بدنی میکنند
هستند والدینی که کودکان خود را آزاد میگذارند تا هر کاری خواستند انجام دهند. این والدین معتقدند که برای جلوگیری از عقدهای شدن کودکان باید آنها را آزاد گذاشت. در مقابل والدینی هستند که هرگز چنین اجازه ای نمی دهند.
این که کدام گروه درست عمل می کنند، سوالی است که پاسخ آن در شاخهی روانشناسی تربیتی یافت میشود.

در قسمت اول با مفهوم روانشناسی و اهمیت آن برای سلامت روان آشنا شدید و حال با توجه به گوناگونی رفتارهای بشری، لازم است آن را در شاخههای مختلف تخصصی کنیم، تا روانشناس هر شاخه بتواند رفتارهای مربوط به آن زمینه را مورد مطالعه دقیق قرار دهد.
شاخههای مهم روانشناسی را میتوان به شرح زیر عنوان کرد:
روانشناسی بالینی:
روانشناسی بالینی شاخه ای از روان شناسی است که به افراد مسأله دار کمک می کند تا با الزام ها و اجبار های زندگی سازگار شوند.
آن ها مسائل بسیار متعددی را بررسی می کنند، از جمله اضطراب، افسردگی، نبود انگیزش…
در روانشناسی بالینی برای ارزش یابی مسائل، از فنون مصاحبه و آزمون های روانی کمک می گیرند. روان شناسان بالینی، با روان درمانی و رفتار درمانی، به مراجعان خود کمک می کنند تا با تغییر دادن رفتار های ناسازگار، مشکلات خود را حل کنند. روانشناسان بالینی بیشتر در بیمارستانهای روانی و کلینیکهای روانی حضور دارند.
روانشناسی مشاوره:
در روانشناسی مشاوره، روان شناسان همان کاری را انجام می دهند که در روان شناسی بالینی انجام می شود.
با این تفاوت که آن ها با کسانی سرو کار دارند که به روان درمانی نیاز ندارند. روان شناسان مشاور، اغلب در مدارس، دانشگاه ها و موسسات حضور دارند
روان شناسان مشاور به افرادی کمک می کنند که در رفتار های خود اختلال ندارند، اما در زندگی خود مشکلاتی دارند.
روانشناسی خانواده:
روانشناسان خانواده، مسائل همسران، به ویژه خانواده های مشکل دار که فرضا می خواهند از یکدیگر جدا شوند، مطالعه می کنند.
روان شناسان خانواده، زن و شوهر ها را راهنمایی می کنند تا درباره ی مسائلی که پی آمد فرآیند جدایی رخ می دهد به تفاهم برسند، مثل نگهداری کودکان، تأمین هزینه ها و …
روانشناسی تحصیلی:
روانشناسی تحصیلی دشواری های یادگیری دانش آموزان و دانشجویان را مطالعه میکند. در این شاخه از روانشناسی، حتی میتوان مسائل اجتماعی و
خانوادگی، اختلا های عاطفی و اختلالهای یادگیری مثل دشواری در سخن گفتن، بررسی کرد.
روانشناسان تحصیلی، دشواری های دانش آموزان و دانشجویان را به کمک مصاحبه با معلمان و استادان، والدین و خود دانش آموزان و دانشجویان شناسایی می
کنند. برای این کار آنها از آزمونهای هوش، استعداد و پیشرفت تحصیلی و مشاهدهی مستقیم رفتار در کلاس کمک میگیرند.

روانشناسی تربیتی:
روانشناسی تربیتی، همانند روان شناسی تحصیلی، تلاش دارند تا شرایط کلاس را به بهترین حد مطلوب برساند تا سختی های یادگیری آسان شود.
با این همه، در روان شناسی تربیتی معمولا بیش تر توجه به برنامه ریزی کلاس ها و روش های تعلیم و تربیت بیش تر توجه می شود، نه بر شناسایی افراد
در روان شناسی تربیتی، بیش تر از روان شناسی تحصیلی، به مسائل نظری یادگیری، ارزش یابی و رشد کودک می پردازند.
روانشناسی رشد:
در روان شناسی رشد، دگر گونیهای جسمی عاطفی، شناختی و اجتماعی دوران زندگی مطالعه می شود. در این شاخه از روانشناسی سعی میشود تأثیر توارث(طبیعت) و محیط (فرهنگ) را بر انواع خاص رشد روشن شود و عوامل موثر بر زندگی فرد را مشخص گردد.
حوزهی تحقیق روانشناسان رشد بسیار متنوع است از جمله آثار انواع تغذیه و داروها بر رشد جنین، نتایج روشهای مختلف تربیت فرزندان، بحرانهای نوجوانی، و عواملی که موجب ناسازگاریها در سالمندان میشود.
به نظر میرسد که در میان شاخههای مختلف روان شناسی، اطلاع از روان شناسی رشد، برای والدین، مربیان و معلمان ضرورت بیشتری داشته باشد. اطلاع از روان شناسی رشد به آن ها کمک می کند تا بدانند کودکان سنین مختلف به چه مطالبی نیاز دارند و چقدر میتوانند یاد بگیرند. روانشناسی رشد میتواند آنها را انگیزهها و هیجانهای کودکان آگاه سازد. روان شناسی رشد آن ها را با تفاوت های فردی کودکان آشنا می سازد و آن ها را آماده میکند تا با هر کودک، متناسب با تواناییهای ذهنی، شخصیت و علایق او
رفتار کنند.
روانشناسی شخصیت:
روانشناسی شخصیت ویژگیها یا صفات انسان را تعریف میکند و عوامل موثر بر فرایندهای تفکر، هیجان و رفتار بهنجار و نا بهنجار را تعیین میکند.
در روانشناسی شخصیت به خصوص موضوعهایی مانند اضطراب، پرخاشگری و نقشهای زنان و مردان را مطالعه میکنند.
فرضا بعضی افراد پرحرف، معاشرتی، و از نظر اجتماعی معتمد به نفس هستند، و یا برخی شاد، خوشرو، گرم و همدل هستند درحالی که سایرین سرسخت، بدخلق و ترشرو هستند.

روانشناسی اجتماعی:
روانشناسی اجتماعی، ماهیت و علل تفکرات، هیجانات، و رفتار آشکار فرد در موقعیتهای اجتماعی را مطالعه میکند و بر خلاف روانشناسی شخصیت سعی میکند عوامل اجتماعی یا خارجی موثر بر رفتار را مطالعه کند. در صورتی که روانشناسی شخصیت، علل رفتارها را در درون خود فرد جستجو میکند. اما نباید فراموش کرد که رفتار، هم تحت تاثیر عوامل درونی و هم تحت تاثیر عوامل بیرونی است.
روانشناسی صنعتی و سازمانی:
روانشناسی صنعتی و سازمانی از شاخه های وابسته به روان شناسی است. روان شناسی صنعتی روابط بین افراد و کار را مطالعه می کند. در صورتی که روانشناسی سازمانی، رفتار افراد را در داخل سازمانها، مثلا، داخل کارخانه یا موسسه مورد بررسی قرار می دهد
روانشناسان صنعتی و سازمانی سعی می کنند شرایط کار در کارخانه یا موسسه را بهبود بخشند و از این طریق بازده را بالا ببرند. این روانشناسان حتی در مصاحبه و استخدام کارکنان جدید، میتوانند به صاحبان شرکتها کمک کنند.
روانشناسی آنلاین
امروزه افراد به علت پیشرفت جوامع با مشکلات بسیاری روبرو شدهاند و بیشتر وقتها خسته از کار و زندگی میشوند اما زمان کافی برای مشاوره گرفتن ندارند و روز به روز حالت خلق و خوی آنها تغییر میکند و روند افسرده شدن را طی میکنند. معمولا افراد به تدریج پرخاشگر تر میشوند و کارهایی که قبلا باعث لذت آنها میشد دیگر برایشان جذاب نیست و به دنبال راهی برای رهایی از این مشکل میگردند.
به همین دلایل مشاوره آنلاین روبه گسترش است. بر اساس تحقیقاتی صورت گرفته است افرادی که به افسردگی مبتلا بودند به مشاوره آنلاین جواب بهتری دادند و درمان شدند. خیلی از افراد از اینکه در حضور شخصی دیگر درباره مشکلاتشان صحبت کنند یا میترسند یا خجالت میکشند و به هزاران دلیل دیگر از این کار خودداری میکنند.
مشاوره آنلاین راهی مطمئن، امن و مقرونبهصرفه برای مشاوره روانشناسی در شاخههای اصلی روانشناسی