رسانهها با داستانهای مختلف خیانت به همسر پر شده است. چه در فیلمهای سینمایی چه شایعات پراکنده دربارهی انسانهای مشهور همه و همه داستانهایی است که روزانه حداقل یکی از آنها را میشنویم. فورومهای آنلاین اغلب از سر خشم ناشی از خیانت ساخته شدهاند. اما آنچه نمیبینیم و نمیشنویم دربارهی انسانهایی است که کر و کور و گنگ نسبت به خیانت در حال وقوع در زندگیشان باقی میمانند.
برای بسیاری از مردم زندگی مشترک یه روند عادی و خیانت به همسر از نظر آنها وجود خارجی ندارد. این پدیده در کتاب “کوری نسبت به خیانت” این گونه توضیح داده شده است که:
چرا ما خودمان را فریب میدهیم که ما فریب نخوردهایم؟ این کتاب پاسخ میدهد که چرا مردم خیانت را نمیبینند. چگونه این کار را انجام میدهند؟ چه تاثیری بر آنها دارد؟ چگونه میتوانند چشمهایشان را به روی این مسائل باز کنند و مشکلات موجود را حل کنند؟
کوری خیانت به همسر چیست؟
بسیاری از مردم برای رویارویی با مسئلهی “خیانت به همسر” به دلیل همهی پیامدهای آن، دچار مشکل هستند. برای مثال شخصی که توسط والدین و یا خواهر برادرهایش در کودکی مورد سوء استفادهی جنسی قرار گرفته است، ممکن است به دلیل برهم نریختن احساسات اطرافیان نسبت به خود، این موضوع را انکار کند و این درک از سانسور با آنها تا بزرگسالی باقی میماند. آنها علاوه بر این که غم گذشته را به دوش میکشند، در زندگی حال خود نیز دچار مشکل هستند. به طور مشابه یک زن ممکن است بر روی خیانت همسرش به عنوان راهی برای حفظ امنیت و احساس ایمنی در زندگیاش چشم بپوشد. تحمل این احساسات به تنهایی طبیعتا دشوار خواهد بود.
افراد بسیاری هستند که با پدیده خیانت به همسر مواجهند و آن را از یکدیگر پنهان میکنند. بسیاری از آنها ممکن است سالیان دراز این مشکلات را در خود نگه دارد و به هیچ وجه بروز ندهد. پس از مدتی این افراد احساس ناخوشایندی دارند و خود را همچون یک قربانی ناتوان میبینند. افرادی که با این احساسات دست و پنجه نرم میکنند، اغلب احساسی مملو از افسردگی بر پایهی این موضوع دارند که انسانیت آنها زیر سوال رفته است.
در بدترین حالت این افراد قتل روح را تجربه میکنند. علاوه بر این مسائل کوری نسبت به خیانت به نام “کوری سازمانی” نیز شناخته شده است. به این معنی که افراد اغلب نسبت به نهادهای معتمد مردم مانند کلیساها، مساجد و مدارس کورکورانه عمل میکنند و اگر آسیبی از جانب آنها ببینند بازگو نمیکنند.
حال چه خیانت در روابط شخصی روی دهد چه در داخل موسسات، اثرات بسیار مخرب و وسیعی در پی خواهد داشت. کودکانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند و قادر به اعتراف آن نیستند، به شکل اساسی آسیب میبینند که ممکن است شخصیت آنها را تحت تاثیر قرار داده و بیماریهای روانی در پی داشته باشد که بر روی اطرافیان آنها و حتی فرزندان آیندهی آنها تاثیر بگذارد.
در موسسات نیز خیانت به همین شکل بر کل جامعه اثر خواهد گذاشت و نهادهای اصلی جامعه باعث تخریب ریشه های جامعه خواهند شد. اما اگر افراد بیاموزند که چشمهایشان را به روی خیانت باز کنند برای بهبود روابطشان تلاش کنند، امید و عدالت را در وجود خود و جامعه شکوفا خواهند کرد.
چگونه پس از خیانت به همسر رابطهی خود را از نو بسازیم؟
برای اکثر زوجها، دانستن این که طرف مقابلشان با کس دیگری رابطه داشته است، معادل انفجار یک بمب است. این احساس مخرب است و این حس را به همراه دارد که دیگر چیزی درست نخواهد شد. اما واقعیت این است که زوجهایی هستند که با وجود چنین تنشی در زندگیشان دوباره همه چیز را از سر میگیرند. آنها دوباره اعتمادشان به طرف مقابل را بدست میآورند و رابطهشان همچون قبل و یا حتی بهتر از قبل میشود.
برای اینکه اعتمادها از نو بازسازی شود، شریک متخلف باید دو گام اساسی بردارد:
۱) اعتراف و پشیمانی
آنچه این افراد انجام دادهاند اشتباه بوده و میبایست به اشتباه خود اعتراف کرده و ابراز پشیمانی کنند. آنها باید به خیانت به همسر خود اعتراف کنند که علیرغم تمامی شرایطی که آنها را به اینگونه روابط سوق داده است، تعهداتی را که در ازدواج با یکدیگر بسته بودند شکستهاند.
۲) تایید دردی که خودشان منشا آن بودهاند
همسر متخلف میبایست طرف مقابل خود را به صحبت دربارهی احساسات خود دعوت کند و به حرفهای او دربارهی احساسات تلخی که تجربه کرده، به خوبی گوش دهد. همسری که آسیب دیده است نیاز دارد که بارها و بارها احساسات گذشتهی خود را بازگو کند و با جزئیات به روند پروسهای که زندگی آنها را از هم پاشیده بپردازد. طرف مقابل نیز میبایست به خوبی به او گوش دهد و در نهایت به او بگوید که به خاطر تمام حسهای بد و منفی که برای او وجود آورده بود معذرت میخواهد و تمام تلاشش را برای از بین بردن این دردها خواهد کرد.
در این مرحله، همسری که رابطه نداشته است باید آغوشش را برای همسر پشیمان خود باز نگه دارد و هر دو باهم تلاش کنند که با این قضیه کنار بیایند و مشکلاتی که در زندگیشان منجر به این مشکل شده را از بین ببرند.