با توسعهی رسانهها خصوصا رسانههای اجتماعی که به راحتی در دسترس مردم قرار گرفتهاند، صحبت از اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder) نیز اوج گرفته است. اگرچه در رسانههای ما چندان به این مسائل پرداخته نمیشود، اما اگر به رسانههایی همچون فاکسنیوز دسترسی داشته باشید، میدانید که اخیرا مسئلهی روانی خودشیفتگی بخش گستردهای از اخبار را به خود اختصاص داده است.
خودشیفتگی یک اصطلاح عمومی در مورد برخی از آدمهای عجیب و غریب اطرافمان است که عشق افراطی به خود دارند. در دنیای انسانها بسیار کم اتفاق میافتد که فرد شخصی را بیشتر از خودش دوست داشته باشد، اما علاقهی افراد خودشیفته به خود به اندازهای است که باعث آزار و ناراحتی دیگران میشود.

آمار نشان میدهد که اختلال شخصیت نارسیستی حدود ۱ درصد از جمعیت دنیا را تحت تاثیر قرار داده است و اغلب بین مردان شایعتر است.
شاید فکر کنید که افراد خودشیفته از اعتمادبهنفس بالایی برخوردارند، اما فروید اعتقاد داشت که دقیقا برعکس این عقیده سازگار است، یعنی افراد خودشیفته در تلاش هستند تا افکار یا احساسات منفی خود را (همچون اضطراب، ترس، شرم و گناهکاری) به شکل دیگری بروز دهند. در واقع، نارسیستها عاشق خود نیستند، بلکه یک حس درونی آنها را مجبور میکند که به دیگران نشان دهند، عاشق خود هستند.

در واقع، به هیچ وجه نباید شخصیت نارسیستی با شخصیتی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است، اشتباه گرفته شود. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، ممکن است فروتن هم باشد. اما شخصیت نارسیست خودخواه و متکبر است.
در این بخش از مقاله اجازه دهید چند نمونه از مشکلات مردم با افراد خودشیفته را بخوانیم.
سناریو اول
نسرین دختری ۲۹ ساله است که دو سال است با محسن ۳۳ ساله آشنا شده است. آنها وارد رابطهی عاطفی عمیقی شدهاند، اما نسرین احساس میکند که از زمانیکه وارد این رابطه شده است، بیشتر احساس تنهایی میکند، از همین رو به روانشناس مراجعه کرده است.
براساس آنچه که نسرین میگوید محسن فردی خوشظاهر، دارای اعتماد به نفس و متکی به خود است. او رفتار مودبانه و بسیار جذابی دارد. با گذشت زمان کمکم وارد جزئیات زندگی نسرین شده است و سعی میکند در کارهای او اظهارنظر کند و گاها هم سعی میکند نشان دهد که نسرین به اندازهی کافی برای انجام کارها قدرتمند نیست.
محسن به نسرین علاقهی بسیاری دارد، اما بیشتر اوقات احساسات او را نادیده میگیرد و کاری که دلش میخواهد بدون در نظر گرفتن خواستههای نسرین انجام میدهد.
سناریو دوم
حامد یکی دیگر از افرادی است که برای تربیت صحیح فرزندش به ما مراجعه کرده است. او معتقد است برای تربیت صحیح فرزندش به کمک روانشناس نیاز دارد، چرا که اخیرا احساس میکند همسرش به شیوهی صحیحی با کودکشان برخورد نمیکند. حامد میگوید همسرش به شدت مقایسهگر است و کودکشان را مجبور به جلو زدن از بقیه در هر کاری میکند.
او اغلب اجازه نمیدهد مسعود(کودکشان) با کودکان دیگر بازی کند، چرا که احساس میکند آنها لایق بازی با فرزند تیزهوش و مودب ما نیستند. شاید هم حق با او باشد و این سختگیریها برای آیندهی کودکمان خوب باشد. اما من احساس میکنم این اتفاقات دقیقا در شکلگیری شخصیت وی تاثیر دارد.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته
- با مفهوم موفقیت به شکل فانتزی برخورد میکنند.
- شدیدا خودخواه هستند و تنها با افراد بالاتر از خود ارتباط برقرار میکنند.
- تمایل به ناراحت کردن دیگران و اعتقاد شدید به این که دیگران به آنها حسادت میکنند، دارند.
- اهداف غیرواقعی تنظیم میکنند.
- از دیگران برای انجام کارهای خاصی انتظار بیخود دارند.
- بی عاطفه هستند.
- همواره در جستجوی قدرتند.
- به راحتی حسادت میورزند.
- به انتقاد با خشم و تحقیر پاسخ میدهند.

در برخورد اول، بسیاری از افراد به شخصیت نارسیستی علاقه پیدا کرده و جذب میشوند. چرا که این افراد اغلب پر از انرژی و هیجان هستند، اما با گذشت زمان نسبت به آنها حس خوبی ندارند، چرا که افراد اینچنینی نسبت به همدلی بیاعتنا هستند.
علل اصلی ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته
براساس تحقیقاتی که انجام شده، هنوز علت اصلی اختلال شخصیت خودشیفته شناخته نشده است. با این حال، بسیاری از محققان عوامل ژنتیکی و زیست محیطی را دلیل اصلی مبتلایان به این نوع اختلال میدانند. همچنین دانشمندان در بخش خاکستری مغز افراد خودشیفته که به همدلی، روابط عاطفی و شفقت وابسته بود، نوعی نارسایی یافتند.
بسیاری از صفات و ویژگیهای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در طول مراحل طبیعی رشد رخ میدهد. دانشمندان معتقدند عدم رشد کامل در طی مراحل طبیعی رشد منجر به چنین اختلالی میشود، به عنوان مثال، عدم آگاهی والدین از چگونگی تربیت و رفتار صحیح با کودکان که در بزرگسالی منجر به این اختلال میشود. در زیر نمونههایی از انواع محیطهای مخرب را مشاهده میکنید.
- پاداشها و تنبههای افراطی
- وابستگی بیش از حد به والدین
- تعریف و تمجیدهای بیش از حد از سوی والدین یا سایر اعضای خانواده
- تحمل آزار و اذیت شدید در دوران کودکی
نحوهی درمان اختلال شخصیت خودشیفته
براساس گفتههای روانشناسان بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشیفتگی حاضر به درمان و معالجه نمیشوند، چرا که آنها این کار را نوعی تحقیر تلقی میکنند. بنابراین بسیاری از مراجعه کنندگان به روانشناس برای اختلال نارسیستی، توسط خانوادهها و افراد نزدیکشان معرفی میشوند.
اغلب برای درمان این اختلال از روان درمانی استفاده میشود. اگر شما هم با افرادی در ارتباط هستید که احساس میکنید از این اختلال رنج میبرند، احتمالا مشاوره با یک روانشناس خبره بتواند به آنها در یادگیری نحوه ارتباط با دیگران کمک کند.
روند درمان اغلب کند و آهسته است، چرا که باید بر ویژگیهای شخصیتی فرد متمرکز گردد، با این حال، تغییراتی که شکل میگیرند پایدار و همیشگی هستند.
برای درمان اختلال شخصیتی خودشیفتگی هیچ داروی مشخصی وجود ندارد، اما چون اغلب اوقات این افراد علاوه بر خودشیفتگی به بیماریهایی همچون اعتیاد به الکل نیز مبتلا هستند و یا با افسردگی و اضطراب زندگی میکنند، بنابراین ممکن است، داروهایی نیز تجویز گردد، با این حال، درمان اصلی به شیوهی رواندرمانی صورت میگیرد.